تفکر در مورد خدا به فرد آرامش میدهد
نوشته: استفانی لام
یک پژوهش جدیدی نشانداد که وقتی مردم خدا و مذهب را بهیادمیآورند، در مورد اشتباهات خود کمتر دچار پریشانی می شوند.
پژوهش اخیری که در مجله علم روانشناختی به چاپ رسیده بود، نشانداد که وقتی مردم مذهبی به یاد خدا و مذهب میافتند، کمتر دچار احساس پریشانی در خصوص مشکلات و اشتباهاتشان میشوند.
در حین دو آزمایش، نیمی از شرکتکنندگان میبایست فرمی را پر میکردند که آنها را به یاد خدا و مذهب میانداخت، در حالی که نیمی دیگر از شرکتکنندگان، کار مشابهی را با این تفاوت که آنان را به یاد مذهب و خدا نمیانداخت، انجام دادند. سپس، محققان واکنشهای پریشانی شرکتکنندگان را در هنگام پر کردن فرم، از طریق ثبت امواج مغزیشان با بکاربردن دستگاه ثبت امواج مغزی(EEG) اندازهگیری کردند.
اما کاری که شرکت کنندگان انجام دادند این بود که میبایست رنگی که کلمات با آن ارائه میشدند را نامگذاری کنند. کلمه به هرحال، شاید به معنی رنگ دیگری بود، و بنابراین اشتباه کردن در این تست آسان بود.
پژوهشگران دریافتند که اگر شرکتکنندگان مذهبی قبل از اجرای تست، تکالیف مربوط به مذهب را انجام داده بودند، پاسخهای پریشانی و استرسزای کمتری داشتند.
دکتر میکائیل اینزلیچت از دانشگاه اسکاربوراگ تورنتو اینطور بیان میدارد:" تفکر در مورد مذهب، شما را در موقعیتهای بحرانی آرام میکند. چنین تفکری استرس و پریشانی شما را وقتی که اشتباهی کردهاید، کمتر مینماید."
" ما این طور فکر میکنیم که این میتواند به ما کمک کند که برخی از یافتههای جالب واقعی را در مورد مردمی که مذهبی هستند درک کرده و بفهمیم. اگرچه این نتایج بدون ابهام نیستند، اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد افراد مذهبی طول عمر بیشتری دارند و شادتر و سالمتر هستند."
تفکر در مورد خدا به فرد آرامش میدهد
نوشته: استفانی لام
یک پژوهش جدیدی نشانداد که وقتی مردم خدا و مذهب را بهیادمیآورند، در مورد اشتباهات خود کمتر دچار پریشانی می شوند.
پژوهش اخیری که در مجله علم روانشناختی به چاپ رسیده بود، نشانداد که وقتی مردم مذهبی به یاد خدا و مذهب میافتند، کمتر دچار احساس پریشانی در خصوص مشکلات و اشتباهاتشان میشوند.
در حین دو آزمایش، نیمی از شرکتکنندگان میبایست فرمی را پر میکردند که آنها را به یاد خدا و مذهب میانداخت، در حالی که نیمی دیگر از شرکتکنندگان، کار مشابهی را با این تفاوت که آنان را به یاد مذهب و خدا نمیانداخت، انجام دادند. سپس، محققان واکنشهای پریشانی شرکتکنندگان را در هنگام پر کردن فرم، از طریق ثبت امواج مغزیشان با بکاربردن دستگاه ثبت امواج مغزی(EEG) اندازهگیری کردند.
اما کاری که شرکت کنندگان انجام دادند این بود که میبایست رنگی که کلمات با آن ارائه میشدند را نامگذاری کنند. کلمه به هرحال، شاید به معنی رنگ دیگری بود، و بنابراین اشتباه کردن در این تست آسان بود.
پژوهشگران دریافتند که اگر شرکتکنندگان مذهبی قبل از اجرای تست، تکالیف مربوط به مذهب را انجام داده بودند، پاسخهای پریشانی و استرسزای کمتری داشتند.
دکتر میکائیل اینزلیچت از دانشگاه اسکاربوراگ تورنتو اینطور بیان میدارد:" تفکر در مورد مذهب، شما را در موقعیتهای بحرانی آرام میکند. چنین تفکری استرس و پریشانی شما را وقتی که اشتباهی کردهاید، کمتر مینماید."
" ما این طور فکر میکنیم که این میتواند به ما کمک کند که برخی از یافتههای جالب واقعی را در مورد مردمی که مذهبی هستند درک کرده و بفهمیم. اگرچه این نتایج بدون ابهام نیستند، اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد افراد مذهبی طول عمر بیشتری دارند و شادتر و سالمتر هستند."
تفکر در مورد خدا به فرد آرامش میدهد
نوشته: استفانی لام
یک پژوهش جدیدی نشانداد که وقتی مردم خدا و مذهب را بهیادمیآورند، در مورد اشتباهات خود کمتر دچار پریشانی می شوند.
پژوهش اخیری که در مجله علم روانشناختی به چاپ رسیده بود، نشانداد که وقتی مردم مذهبی به یاد خدا و مذهب میافتند، کمتر دچار احساس پریشانی در خصوص مشکلات و اشتباهاتشان میشوند.
در حین دو آزمایش، نیمی از شرکتکنندگان میبایست فرمی را پر میکردند که آنها را به یاد خدا و مذهب میانداخت، در حالی که نیمی دیگر از شرکتکنندگان، کار مشابهی را با این تفاوت که آنان را به یاد مذهب و خدا نمیانداخت، انجام دادند. سپس، محققان واکنشهای پریشانی شرکتکنندگان را در هنگام پر کردن فرم، از طریق ثبت امواج مغزیشان با بکاربردن دستگاه ثبت امواج مغزی(EEG) اندازهگیری کردند.
اما کاری که شرکت کنندگان انجام دادند این بود که میبایست رنگی که کلمات با آن ارائه میشدند را نامگذاری کنند. کلمه به هرحال، شاید به معنی رنگ دیگری بود، و بنابراین اشتباه کردن در این تست آسان بود.
پژوهشگران دریافتند که اگر شرکتکنندگان مذهبی قبل از اجرای تست، تکالیف مربوط به مذهب را انجام داده بودند، پاسخهای پریشانی و استرسزای کمتری داشتند.
دکتر میکائیل اینزلیچت از دانشگاه اسکاربوراگ تورنتو اینطور بیان میدارد:" تفکر در مورد مذهب، شما را در موقعیتهای بحرانی آرام میکند. چنین تفکری استرس و پریشانی شما را وقتی که اشتباهی کردهاید، کمتر مینماید."
" ما این طور فکر میکنیم که این میتواند به ما کمک کند که برخی از یافتههای جالب واقعی را در مورد مردمی که مذهبی هستند درک کرده و بفهمیم. اگرچه این نتایج بدون ابهام نیستند، اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد افراد مذهبی طول عمر بیشتری دارند و شادتر و سالمتر هستند."
کتاب قرمز" نوشته کارل یونگ-
ایده نوشتن و نقاشی کردن کتاب قرمز از طرف یونگ، در سال 1913 شکل گرفت. در این سال بود که یکروز کارل یونگ که با ترن از شهری به شهر دیگر می رفت، در طول راه و از پشت پنجره ترن با تصویر خوفناکی روبرو شد. در این " واقعه"[1]و بازبینی ژرف، یونگ رود پرخونی را جاری دید که سراسر اروپا را در برگرفته بود. در راه بازگشت با همان قطار، او دوباره این وضعیت را مشاهده کرد: رودی از خون به همه جای اروپا روانه بود...
این منظره بسیار تکان دهنده باعث شد که یونگ تصمیم بگیرد که همه افکار روزانه اش را به تصویر و به قلم بکشد و در احوال خودش تعمق کند. او با خودش اندیشه کرد که اگر خودش را بررسی و تحلیل نکند و بگذارد جنون بر او غلبه کند، پس چطور خواهد توانست به بیماران خودش کمک کند.
دز سال 1914 جنگ جهانی اول آغاز شد و همانطور که یونگ دیده بود، همه اروپا را در خون کشید. در این ایام یونگ کماکان مشغول نوشتن و نقاشی کتابی بود که خودش نام " کتاب خبر" Liber Novus به آن نهاد اما بعدها این
[1] قبل ازادامه بخش های دیگر مکاشفات کارل یونگ روانشناس دذ " کتاب قرمز" ، شاید توضیحی درباره خواب و خیال مردم عادی و خواص، بیفایده نباشد. خواب عوام شامل تصاویر و مناسبات با افرادی است که در زندگی انها به گونه ای حضور دارند و این خوابها نیاز به تعبیر روانکاوان و یا خوابگزاران با کفایت و با بصیرت دارد زیرا این خواب ها شفاف نیستند و ظنی و گمانی هستند و همین ابهام و عدم شفافیت در خواب عوام بر اثر پیچیدگی و تو در تویی شخصیت آنان نیاز به تعبیر دارد. خواب عوام از منظر روانکاوی به دلیل سرکوبی ها و جابجایی ها و مکانیسم های دیگر بر خودشان هم مکشوف نیست و به قول معروف " نمی دانند در ذهن و ضمیر آگاه و نا آگاه آنان چه می گذرد؟ ذهن زمانی شفاف و سبک و دقیق و کارآمد می شود که معطوف به مشغولیات ذهنی جورواجور و پراکنده نباشد. در مقام تمثیل، مانند کامپیوتری که آلوده به ویروس باشد و ظرفیت آن به دلیل داده های نامربوط و پراکنده، کاهش یافته و در نتیجه سرعت آن کند شده باشد، ذهن اکثر انساهنای متوسط هم مثل کامپیوتری است که به دلیل آلودگی دچار کاهش ظرفیت شده باشد.
در حالیکه ذهن بیشتر افراد مغشوش و مشغول نگرانیهای روزمره است و خواب آنها هم محتاج ذهن معبران و روانکاوان مبرز و آگاه است. ذهن راه یافتگان، سبکبار و تیز رو و تیزپرواز و سریع است. اذهان صاف و روشن مثل آیینه عمل می کنند و تصاویر عالم حقایق به صورت تصویر و خیال در ان ها بازتاب می یابد. پس خواب عارفان و خواص و ابدال و اخیار هم متفاوت است.
عارفان و ابدال و اولیاء دو گونه خواب و رویا دارند: یکی رویای صادقه و دیگری " واقعه" .
رویای صادقه در خواب رخ می نماید و واقعه در زمان بیداری. اول ( رویای صادقه) با چشم بسته و دومی ( واقعه ) با چشم باز. رویای صادقه بسیار دقیق و شفاف و مطابق با فهم انسانی است و پر رمز و راز نیست، لذا نیاز به تفسیر و تعبیر چندانی ندارد، زیرا که حقایق عالم معنا در رویای صادقه به وجهی غیر سمبلیک و شفاف رخ می نماید. منشاء هر دو دسته از این مکاشفات، چه رویای صادقه و چه واقعه، عالم " خیال" است. عالم خیال عالمی است بین عالم جسم و روح. این عالم، عالمی است که صورت دارد ولی ماده ندارد. مانند تصویری از خودمان در آیینه یا در آب یا در خواب می بینیم که هر چند قابل لمس نیست ولی وجود دارد و قابل دیدن می باشد. ( در اصطلاح یونگی، به عالم خیال " ناآگاه جمعی" می گویند.)
در واقعه ها ا واقعیات نیز همین شفافیت وجود دارد و آن هم انعکاس زیباییها و حقایق عالم معنا( یا به قول مولوی" بستان خدا" ) می باشد:
" آن خیالاتی که دام اولیاست
عکس مهرویان بستان خداست"
شخصیت خواص و روانکاوان برجسته و معبران مبرز، ساده تر و بازتر و شفافتر است و نقاط تاریک اعماق وجودشان کمتر است. ذهن اولیاء و اصیفا و ابدال و اخیار بی گره و صاف است و حقایق در اشکال اصلی شان به صورت آیینه وار در آن ها انعکاس می یابد. به همین دلیل است که خواب فرعون و زندانیان در سوره یوسف، جلوه ی سمبلیک دارد و نیاز به رمز گشایی شخصیتی چون یوسف پیامبر دارد. در این خوابها هفت گاو لاغر هفت گاو فربه را می خورند یا هم بند یوسف در خواب می بیند که ظرفی از غذا بر سر دارد که پرندگان از آن می خورند که تعبیر خواب اول قحطی است و تعبیر خواب دوم اعدام زندانی.
فردی که کشفیات درونی یک فرد برجسته و یا یک عارف را مطالعه و بررسی می کند باید بداند که با جهان عقل و مناسبات و محاسبات معقول منطقی و عقلی سر و کار ندارد بلکه قدم به عالم خیال گذاشته است و در آنجا باید مثل موسی پیامبر که کفش خود را در دیدار خداوند از پای درآورد، او نیز ذهن خود را از سر در بیاورد و به زمین بگذارد و " جور دیگر دیدن" را تجربه کند و از تماشای چنین جهان حیرت انگیزی نهراسد و از جا بدر نرود. البته یک آمادگی و مقدمات لازمه برای هضم و جذب بررسی مکاشفات بزرگان لازم و ضروری است و گرنه مکانیسم تدافعی ذهن فرد عادی، فورا یک برچسبی را به رسم حراست از ایگو تدارک می کند.